همه كاركنان سازمان به سرپرستی نیازمندند و انتظار دارند كه در انجام وظایف خود هدایت شوند روابط مدیر با زیردستان در جریان سرپرستی شكل میگیرد یعنی راهنماییهای او پذیرفته یا رد میشود در طی سرپرستی است كه رفتار مدیر تاثیر خود را از لحاظ سوق دادن زیردستان در جهت اهداف سازمان به مرور آشكار میسازد
قیمت فایل فقط 23,400 تومان
سرپرستی
همه كاركنان سازمان به سرپرستی نیازمندند و انتظار دارند كه در انجام وظایف خود هدایت شوند. روابط مدیر با زیردستان در جریان سرپرستی شكل میگیرد یعنی راهنماییهای او پذیرفته یا رد میشود. در طی سرپرستی است كه رفتار مدیر تاثیر خود را از لحاظ سوق دادن زیردستان در جهت اهداف سازمان به مرور آشكار میسازد.
و مدیر بر مسائل و مشكلات زیردستان آگاهی یافته در صدد حل یا رفع آنها بر میآید. سرپرستی ممكن است توام با سختگیری و شدت عمل یا ملایم باشد. ماهیت وظایف ما شیوه سرپرستی را مشخص میكند. بعضی وظایف باید به طور مستمر سرپرستی شوند وظایف دیگر حدود و چهارچوب مشخصی دارند و حداقل سرپرستی را ایجاب میكنند.
در اینجا لازم است به یك نكته مهم اشاره كنیم در مدت مدیریت، غالباً میان مدیران و سرپرستان تفاوت قائل میشوند. سرپرستی همیشه اشاره میكند به هدایت فعالیتهای زیردستان بلافص. یعنی میان سرپرست و زیردستان فاصلهای نیست و فعالیتها او مستقیماً به زیردستان مربوط میشود. اگر سرپرستی به این معنا باشد پس در همه سطوح سازمانی صورت میگیرد با وجود این اگر در سلسله مراتب سازمان مدیریت سطح عملیاتی را رده اول به حساب آوریم، سرپرستان، مدیران رده اول سازمان تلقی میشوند. پس سرپرستان مدیران هستند كه مسئولیت هدایت كار و فعالیت كاركنان عملیاتی را بر عهده دارند. مدیران سطوح بالاتر غالباً با كاركنان اداری، مثل مدیران دوایر، اعضای ستادی، منشیها و غیره سروكار دارند.
انگیزش
و بالاخره لازم است در اینجا به وظیفه بسیار مهم و حساس مدیران و سرپرستان در زمینه ایجاد انگیزه كار و فعالیت تاكید كنیم. وظایف سازمانی هر اندازه هم كه دقیق و حساب شده باشند تا زمانی كه كاركنان انگیزه كار فعالیت نداشته بشاند بطور موثر به مرحله عمل در خواهند آمد. انگیزه با محرك كاركنان ممكن است كاملاً درونی باشد ولی غالباً لازم است كه مدیر از محركات بیرونی برای انگیزش آنان استفاده كند.
محیط آموزشی موثر
رهبری آموزشی مستلزم آن است كه مدیر بتواند.
اولاً محیط كار خود را با تعریف و تفسیر هدفها، تهیه و اجرای برنامهها، و راهنمایی موثر فعالیتهای آموزشی به یك نظام همكاری فعال و پویا مبدل سازد.
ثانیاً با یاری و مساعدت به افرادی كه در امر آموزش و یادگیری نقشی دارند، آنها را در نوآوری و انجام كار موثر تقویت نماید. درچنین شرایطی است كه موجبات شكوفائی استعدادها و قابلیتها فراهم میشود: معلمان بكار اثربخش برانگیخته میشوند، دانشآموزان به یادگیری تشویق میگردند والدین در جریان فعالیتهای آموزشی مشاركت میكنند، و روی هم رفته محیط موثر و مساعدی برای فعالیت آموزشی و تحقق اهداف آن به وجود میآید.
وظایف رهبر آموزشی
وظایف مدیران آموزشی در نقش رهبری عبارتند از:
1- ایجاد انگیزه در كاركنان محیط آموزشی به منظور بالا بردن اثربخشی كار و عملكرد آنها.
2- ایجاد شرایطی كه كاركنان به قبول مسئولیت تشویق شوند و در قبال عواقب آن پاسخگو باشند بطوری كه نظارت و سرپرستی فعالیتهای آنان از سوی مدیر به حداقل كاهش یابد.
3- ارزشیابی واقع بینانه و منصفانه از كار و فعالیت كاركنان با همكاری خود آنان بطوری كه كیفیت و كمیت كار انجام شده از طریق اعمال روشهای منظم ارزشیابی بر همگان معلوم گردد و خطاها و كاستیها با همكاری و اشتراك مساعی رفع شود.
4- برقراری ارتباطات موثر با والدین دانشاموزان و مشاركت دادن آنان در امور مدرسه.
5- تشویق كاركنان به مطالعه و تحقیق و ارزشیابی در زمینههای آموزشی نظیر اهداف، روشها، مواد و كتب درسی.
6- استفاده از توان رهبری دانشآموزان در اداره امور مدرسه.
7- ایجاد شرایطی كه به ابتكار و نوآوری میدان دهد و كاركنان را به ابتكار عمل تشویق نماید. مقام رهبری مدیر از طریق اقدامات موثر در زمینههای فوق تثبیت میشود. با وجود این، چون ایفای نقش رهبری، ملازم با ایفای نقش اداری و سرپرستی است، از این رو نمیتوان توانائی و مهارت در انجام دادن وظایف اداری و سرپرستی را از تبحر و صلاحیت رهبری مدیر آموزشی جدا دانست. در محیط آموزشی، شخص مدیر به عنوان عضو فعال گروه نه فقط باید بتواند رفتار همكاران و كاركنان خود را تحت تاثیر قرار دهد بلكه در عین حال باید بتواند وظایف رسمی خود را با مهارت و تبحر عملی سازد.
بنابراین در ارتباط با وظایف اداری وسرپرستی او باید:
1- سازمان آموزشی و اهداف وظایف و مقررات آن را بهتر از دیگران بشناسد و درك كند.
2- روشهای مدیریت را بهتر و بیشتر از دیگران بدانند.
3- بر امر آموزش و پرورش مسلط باشد و در زمینه سرپرستی، راهنمایی امور آموزش و پرورش و تدریس، تجربه و تحصیلات بیشتری داشته باشد تا بتواند درباره عملكرد معلمان و كاركنان خود به درستی داوری كرده دانش و مهارتهای آنان را بهبود بخشد.
4- از توانائیها، مهارتها و انگیزههای كاركنان محیط آموزشی مطلع باشد تا به موقع از آنها استفاده كند.
با ملاحظات فوق میتوان نتیجه گرفت كه مدیر و رهبر آموزشی
اولاً باید ادراك و برداشت درستی از جهت هدف و سازمان آموزش داشته باشد و از طریق ایجاد تعهد نسبت به این هدف، كاركنان خود را بكار و فعالیت برانگیزد.
ثانیاً توانائی داشته باشد كه بر رفتار آنان اثر گذاشته آنها را ورای هدفهای شخصیشان بر حول اهداف سازمانی متفق و یگانه سازد.
رهبری در امر مدیریت آموزشی بدان معناست كه هدایت و راهنمایی كار و فعالیت در جهت اهداف نظام آموزش و پرورش صورت میگیرد.
تربیت مدیران و رهبران آموزشی
در نظامهای آموزشی معمولاً افراد از مسیر معلمی به مناصب و سمتهای مدیریت و رهبری آموزشی دست مییابند و از این رو احتمالاً مفهوم درستی از مدیریت و رهبری در ذهن ندارند. آنها كار مدیریت را از دیدگاه معلمان نمیگرند. گرچه این نگرش خوب و لازم است ولی كافی نیست نقش مدیریت و رهبری آموزشی باید با توجه به همه عناصر و عوامل موثر در محیط آموزشی ایفا شود. از این رو لازم است افرادی كه به مدیریت و مركز و سازمانهای آموزشی گمارده میشوند به دانش و معلومات، نگرشها و مهارتهای ویژهای مهجز باشند. بنابراین، لازم میدانیم كه در خاتمه بخش دوم، درباره آموزش مدیران و تربیت رهبران آموزشی به اختصار بحث كنیم.
اهمیت نقش معلم و ضرورت تربیت او سالیان نسبتاً درازی است كه در اغلب نظامهای آموزشی به رسمیت شناخته شده است و همه ساله عده كثیری از داوطلبان ملی پس از طی مراحل آموزشی رسمی در مراكز تربیت معلم و دانشگاهها، جذب حرفه معلمی میشوند و در مقایسه با معلمان كه بدون پیش آمادگی به نظامهای آموزشی راه مییابند بدون تردید، كارآیی و اثربخشی بیشتری از خود نشان میدهند. با وجود این، هنوز در بعضی از كشورها شمار معلمان كه آموزش حرفهای ندیدهاند بر معلمان آموزش دیده فزونی دارد.
در مقابل، اهمیت نقش مدیر آموزشی و ضرورت تربیت او هنوز جایگاه واقعی خود را پیدا نكرده است و از این رو غالباً اقدام چشمگیری در زمینه تربیت مدیر مشاهده نمیشود. در بهترین شرایط مدیریت مدارس و ادارات و بخشهای آموزش و پرورش به افرادی سپرده میشود كه سابقه و تجربه معلمی داشته ولی در زمینه مدیریت و رهبری دانش و مهارت لازم و كافی ندارند به علاوه در اغلب كشورها مدیریت آموزشی و مسائل مرتبط با آن معمولاً در سطح كلان یعنی در ارتباط با مدیریت تشكیلات كلی نظام آموزش و پرورش حائز اهمیت است و به مدیریت و رهبری آموزشی در سطح خود، یعنی مدرسه و محیط آموزشی چندان توجهی نمیشود. در سطح كلان مدیریت نظام آموزشی معمولاً از خطمشیهای كلی اداری كشورها مایه میگیرد و تصمیمگیریهای آموزش و پرورش دستخوش مقررات بوروكراسیهای دولتی میگردد و در سطح خود در میزان شرایط فقط در زمینه تربی معلم اقداماتی به عمل میآید.
فایل ورد 24 ص
قیمت فایل فقط 23,400 تومان
برچسب ها : مدیریت و سرپرستی , سرپرست و زیردستان , شیوه سرپرستی , روش مدیریت , سرپرستی و مدیریت